سیب زمینی های خلال شده را داخل روغنی که از قبل داغ کرده بودم، یکی یکی می چیدم!
_ چه قدر حوصله داری دختر! همه شان را یکجا بریز داخل روغن!!
+ حوصله هایم را جمع می کنم، لازم شان دارم!
_ برای کِی آن وقت؟!
+ اگر یکجا بریزم شان، روغن به این طرف و آن طرف می پاچد و بعدش باید کلی بشور و بساب کنم و وقتم را هدر دهم! نهایتا چیدن این سیب زمینی ها 2 دقیقه طول بکشد!!
_ فرق داشتن که شاخ و دم ندارد، می گویم با همه فرق داری، قبول نمی کنی! خب نگفتی حوصله ات را برای کِی جمع می کنی!؟
+ حوصله هایم را جمع کرده ام! وقتی بیاید حتما برای تمام این سال های نبودنش حرف دارد!
پ.ن 1: گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/ چه بگویم چو بیایی غمم از دل برود!
پ.ن 2: #داستان
درباره این سایت